Thursday, September 16, 2004

کارنامهُ " سیا " قسمت هفتم


1977


در جریان یک جنگ داخلی در آنگولا ، آمریکا ، سازمان فنلا (جبههُ ملی برای آزادی آنگولا ) را تسلیح و حمایت نمود.تا بر علیه سازمان مپلا (نهضت مردمی برای آزادی آنگولا ) که از طرف روس ها حمایت می شد، مبارزه کند.آمریکا از زئیر عملیات جتگی فنلا را سازمان می داد و برایشان از طریق هوا مهمات می ریخت.مشاوران نظامی وما مورین " سیا" وارد منطقه شدندتایک شبکهُ مخفی برای رساندن سلاح های جنگی به آفریقای جنوبی را سازمان دهند. ( در این دوره فروش سلاح های آمریکائی به آفریقای جنوبی توسط وزارت خارجهُ آمریکا ممنوع اعلام شده بود. )که آفریفای جنوبی در عوض سلاح های مورد نیازفنلا را تامین نماید. در سال 1976 کنگره آمریکا ارسال اسلحه ومهمات جنگی را به آنگولا قطع کرد،ولی این کمک ها ، این بار از طرف موبوتو سه سه سه کو، دیکتاتور زئیر کماکان ادامه پیدا کرد.در طول این دوره ، بیش از 300000 نفر آنگولائی جان خود را از دست دادند و بخش وسیعی از این کشور ویران گردید.


1977

در دورهُ ریاست جمهوری جیمی کارتر نیروهای آمریکا خاک گواتمالا را ترک کردند و کمک های مالی و نظامی آمریکا به این کشور قطع گردید، بعد از آن این کمک ها کما کان از طریق اسرائیل ادامه پیدا کرد. در این دورهُ ده ساله ، جوخه های مرگ ونظامیانی که توسط " سیا " آموزش و دوره دیده بودند ، حدود 20000 نفر از مردم گواتمالا را بقتل رساندند.


1979

دیکتاتور مورد حمایت آمریکا در نیکاراگوئه " آ ناستا سیوس سوموزا " سقوط کردو ساندنیست های مارکسیست بقدرت رسید ند . ساندنیست ها بخاطر اعلام رفورم ارضی و ارائهُ راه حل هائی برای از بین بردن فقر عمومی، مورد حمایت مردم قرار گرفتند، ولی بقایای گارد ملی و پلیس مخفی بد نام سوموزا با حمایت " سیا " به جنگ چریکی بر علیه ساندنیست ها ، در طول دههُ هشتاد ، ادامه دادند.


1979

بعد از اشغال نظامی افغانستان توسط شوروی ، " سیا " تمامی گروه هائی را که مایل به مبارزه بر علیه شوروی بودند ، از جمله مجاهدین ( مسلمانان واپسگرای اسلامی ) را مسلح کرده وحمایت مالی نمود. این حمایت ها در خاتمه به امر متشکل شدن طالبان و القاعده کمک موثری نمود.


1980

در بیست وششم آوریل پرزیدنت کارتر اجازه داد تا شش هواپیمای حمل ونقل و هشت هلیکوپترآمریکائی جهت عملیات برای نجات گروگان های آمریکائی در ایران ، مورد استفاده قرار گیرد. این عملیات بخاطر تصادم دو هلیکوپتر آمریکائی در شب ، در حاشیهُ کویر وکشته شدن هشت خدمهُ آن ناکام ماند.


1980


" آسکر رومورو " اسقف سانسالوادوربه پرزدنت کارتر شکایت کرد با این عنوان ( از مسیحی به مسیحی ) و از وی درخواست کرد که دست از حمایت جناح راست دولت السالوادور به رهبری دیکتاتور نظامی ( رابرتو- آبیوسون ) دست بردارد. ولی در همین زمان رومورو بدستور رابرتو در یک مراسم عشا ربانی بقتل رسیدو بلافاصله در کشور حکومت نظامی اعلام گردید. طولی نکشید که جنگ داخلی راه افتاد. " سیا " از دولت رابرتو بر علیه مبارزان ضد دولتی که اکثرا از دهقانان فقیر بودند، با دادن کمک های نظامی و اطلاعاتی حمایت کرد. و بعد به آموزش دادن جوخه های مرگ السالوادور اقدام نمود . تا سال 1992 حدود 63000 نفر السالوادوری در این درگیری ها بقتل رسیدند.


1980


آمریکا قرارگاههای چریکهای ضد دولتی السالوادور را در خاک هندوراس مستقر کرد، واز خاک این کشور جهت حمایت از جوخه های مرگ السالوادور استفاده نمود.




1981


در نوزدهم آگست هواپیما های جنگندهُ های اف14 آمریکا مستقر در ناو هواپیمابر" نی متس" دو جنگندهُ لیبیائی را بر فراز خلیج سیدرا سرنگون کردند. این عمل بدنبال شلیک یک موشک گرماجو توسط یکی از جنکنده های لیبیائی بود.
......................






1981

جهت تداوم کمک های آمریکا به چریکهای ضد ساندنیست در السالوادور ، " سیا" اقدام به فروش اسلحه به ایران از طریق اسرائیل نموده و سود حاصله از این معاملات را در اختیار چریکهای ضد ساندنیست قرار میداد. " سیا" همچنین اقدام به انتشار جزواتی نمود که در آن چون وچند ساقط کردن دولت ، از طریق کارشکنی ، خرابکاری در امور اداری و تولید، شرح داده شده بود.آمریکا همچنین با تحریم اقتصادی وتحت فشار دادن بانک جهانی جهت کاهش وام به این کشور، به تلاش های خود جهت ساقط کردن دولت ساندنیست ها ادامه داد .



1983


در اکتبر 1983 بدنبال سرنگونی وکشته شدن رهبر محبوب وسوسیالیست جزیرهُ گرانادا " موریس بیشاب " ، نیروهای آمریکا این جزیره را اشغال کردند. دلیل اداری این عملیات ظاهرا درخواست کمک فوری از جانب ( اتحادیهُ کشور های کریبین غربی ) بوده است ، که برای جلوگیری از عکس العمل خشم آگین مردم و همچنین برای نجات جان دانشجویان آمریکائی بوده است. ولی بعد ها نخست وزیر " باربدین " اظهارداشت که هم این درخواست وهم خود تغییر رژیم مدتها پیش توسط آمریکا طرح ریزی شده بود. در اپتدای اشغال جزیره 1200نظامی آمریکائی با مقاومت سخت نیروهای گرانادائی و واحدهای کوبائی قرار گرفتند، ولی با افزایش نیروهای آمریکائی به 7000 نفر ، مدافعان کم کم به مناطق کوهستانی عقب نشینی کردند و سرانجام یک رژیم طرفدار آمریکا برسر کار آمد و اولین اقدامات این دولت از بین بردن آزادی ها و برقراری سانسور و خفقان بود در این درگیری ها 19 آمریکائی ، 29 کوبائی ، و49 گرانادائی جان خود را از دست دادند.



1982


ژنرال " افرین ریوز مونت " با یک کودتا که از جانب آمریکا حمایت میشد، در گواتمالا بقدرت رسید.بعد از کودتا کمک های مالی آمریکا به گواتمالا افزایش یافت و ژنرال افرین حکومت نظامی اعلام نمود این ژنرال که در مدرسهُ آمریکائی ها دوره دیده بود، در شش ماه اول زمامداری اش 2600 نفر از بومیان این کشور را قتل عام نمود و در دورهُ هفده ماههُ حکومت اش 400 دهکدهُ بومی نشین را کاملا ویران نمود. پرزیدنت ریگان بعد از بازدیدی از این کشور اعلام کرد " ژنرال افرین خود را وقف آزادی و دموکراسی کرده است "


1983


بدنبال یک عمل انتحاری توسط حزب الله که بر علیه نیروهای آمریکائی در لبنان انجام گرفت و در آن 241 نفر کشته شدند. جنگنده های آمریکائی مستقر در دو ناو هواپیما بر " یو اس- اس " و " کندی " مناطق مشکوک در سوریه را بمباران کردند. در این عملیات دو جنگندهُ آمریکائی مورد هدف قرار گرفته و یک خلبان آمریکائی دستگیر شد.









1985

پرزیدنت ریگان به " سیا " دستور داد که بر علیه شیخ فدل الله " ؟ " یکی از رهبران حزب الله لبنان اقدام نماید ، لذا یک اتومبیل پر از مواد منفجره توسط یک مامور لبنانی " سیا " در محلهُ پر جمعیت شیعه نشین لبنان کار گذاشته شده بود منفجرشد ودوساختمان هفت طبقه ، یک مسجد و یک سینما را با خاک یکسان کرد. این انفجار نزدیک یک مسجد وهمزمان با برگزاری نماز جمعه شب صورت گرفت . شیخ از معرکه جان سالم بدر برد ولی هشتاد نفر از مردم عادی و رهگذران جان خود را از دست دادند. این واقعهُ خونین و نا موفق سبب شد که ریگان ، جواز ترور سازمان سیا را باطل کند .


1986

بعد از اینکه 35 نفر از افراد نیروی دریائی لیبی ، با یک کشتی دیدبانی ، در آبهای بین المللی توسط ناوگان آمریکائی مورد حمله قرار گرفته وکشته شدند، سرهنگ قذافی خطاب به همه اعراب گفت که آمریکا را در سراسر جهان مورد حمله قرار دهند.متعاقب این پیام بمبی در یک دیسکوی برلین غربی منفجر شد که در اثر آن دو آمریکائی کشته و 230 نفر دیگر زخمی شدند. باور عمومی بر این بودکه این بمب گذاری زیر سر باند های قذافی باشد، در نتیجه آمریکا بعد از ده روز دست به حملهُ تلافی جویانه زد و تریپولی را بمباران کرد که در اثر آن 40 نفر از جمله دختر خواندهُ قذافی کشته شدند.







Friday, September 03, 2004

کارنامهُ " سیا" قسمت ششم

* 1965 *

* 1965 *

بدنبال یک شورش همگانی در جمهوری دومینیکن ، ایالات متحده برای پنجمین بار در پنجاه و هشت سال گذشته ، به ظاهر برای دفاع از جان ودارائی های آمریکائی ها و در واقع برای جلوگیری از پدید آمدن کوبائی دیگر ، وارد این کشور شد . بدنبال گسترش واهمهُ آمریکا از این موضوع که رهبری نیروهای انقلابی را کمونیست ها بعهده گرفته باشند ، در بیست وهشتم آوریل تعدادنیرو های آمریکائی در این جمهوری به 20000 نفر رسید . نیروهای آمریکائی به بهای 59 کشته و174 زخمی ، قیام مردمی جمهوری دومینیکن را در هم کوبید .

*1965*

بعد از اینکه سفیر یونان ، با اساس طرح صلح قبرس ، بدلیل مغایرت با منافع کشورش مخالفت کرد. لیندن جانسون، رئیس جمهور وفت آمریکا ، به وی هشدار داد و گفت " قانون اساسی و پارلمانت تان را قائیدم ، ما اینهمه دلار های خوب آمریکائی را به کشور شما سرازیر میکنیم آنوقت ، نخست وزیر شما برای ما ، دم از دموکراسی ، پارلمان ، وقانون اساسی میزند ؟ ، بدان که دولت اش دیری نخواهد پائید. یک سال بعد " سیا " از طریق کارگزاران خود به کا نستانتین کمک کرد که دولت را ساقط کند . بعد در 1967یک کودتای نظامی " دست پخت سیا" دولت پاپاندرو را که شانس پیروزی داشت ، و از حمایت منافع آمریکا، سر باز زده بود،دو روز قبل از انتخابات ساقط کرد. و برای شش سال بعد حکومت نظامی سرهنگان در یونان مستقر شد. کشتار وشکنجهُ مخالفین سیاسی به یک امر عادی تبدیل گردید . در راس قدرت ، جورجیوس پاپادوپولوس ( جاسوس مزد بگیر " سیا" از سال 1952، که در زمان اشغال نظامی یونان توسط نازیسم هیتلری ، رئیس امنیت نازی های آلمانی در یونان بود ، این شخص ، انقلابیون میهن پرست یونانی را شکار وبه جوخه های اعدام می سپرد.) بلا فاصله اعلام حکومت نظامی نمود وتمامی احزاب را تار و مار کرد. در ماه نخست رژیم پاپادوپولوس بیش از 8000انقلابی چپگرا شکنجه وزندانی شدند.آمریکا سرانجام در سال 1999 بود که به عمل خود مبنی بر حمایت وپشتیبانی از فاشیست های یونانی اعتراف کرد.


* 1966 *

بعد ازگذشت سه سال ، از حکومت دست نشانده ، " ُژنرال انریکو، پرالتا آزوردیا "،که با حمایت دولت " جان اف کندی " بقدرت رسیده بود.بدلیل بقدرت رسیدن یک سیاستمدار، با رای مردم ،ارتش آمریکا مجددا به گواتمالا لشکر کشی کرد.
اولین اقدام ژنرا ل پرا لتا، بعد از بقدرت رسیدن این بود که دستور دهد ، هشت رهبر سیاسی اتحادیهُ صنفی را بقتل برسانند (کامیون های پر از سنگ را از روی این رهبران عبور دادنده بودند )
رهبر جدید " جولیو ، کیسر" آمریکا را به حاکم مختار گواتمالا تبدیل کرد.در نتیجه کشتی های حامل اسلحه ومهمات آمریکائی به سوی گواتمالا سرازیر شد.
هواپیما های " سیا" با تیر بار های پنجاه میلی متری و بمب های ناپالم روستا ها را بمباران می کردند.مستشاران نظامی آمریکا به تجهیز نیرو های پلیس گواتمالا پرداخت وبه بیش از 30000 پلیس گواتمالائی روش ها وتاکتیک های متنوع دستگیری ، شکنجه و گم وگور کردن را آموخت .یک مقام وزارت امور خارجهُ آمریکا با تمسخر خاطر نشان کرد که " اگر شکنجه وکشتار توسط ما انجام بگرد و قربانیان هم کمونیست باشند ، هیچ ایرادی ندارد ! "

* *1966

طی یک عملیات نظامی که توسط " سیا" تدارک ورهبری میشد، پارتیزان افسانه ای بولیوی " چه – گوارا" دستگیر گردید. آمریکا پیشنهاد کرده بود که وی جهت بازجوئی زنده نگهداشته شود ولی دولت بولیوی برای جلوکیری از درخواست های بین المللی جهت آزادی وی ، او را بقتل رساند . چه- گوارا سی نه ساله بود ومرگش میلیون ها نفر در سراسر جهان را عزادار کرد.

*1966*

ژنرال " جوز آلبرتو مدرانو"با کمک و بودجهُ "سیا" اولین جوخهُ مرگ بسیار بد نام السالوادور را تاسیس کرد.

* 1970*

نیرو های آمریکائی، جهت انهدام پناهگاه های کمونیست ها در خاک کامبوج وارد این کشور شدند. کمونیست ها از این پایگاه ها جهت حمله به مواضع آمریکائی ها وویتنام جنوبی ها استفاده می کردند.در همان سال به کمک "سیا" سیهانوک از قدرت سرنگون و" لون نول " مرد دلخواه "سیا" به قدرت رسید.لون نول بر خلاف سیهانوک تمام نیروهای کامبوجی را به نفع آمریکائی ها بسیج کرد.






*1971*


با کمک نیروی هوائی آمریکا، یک کودتای خونین که " سیا" تدارک دیده بود وپانصد نفر کشته بر جای گذاشت ، رئیس جمهورچپگرای بولیوی "جان ، تورس" را سرنگون وژنرال "هوگو بنزر" را بقدرت رساند.جان تورس کسی بود که در دوران زمامداری اش، نفت و تعداد زیادی از کارخانجات بولیوی را ملی اعلام نمود. و ژنرال هوگو بنزر کسی بود که در مدرسهُ آمریکائی ها آموزش دیده بودو رژیم اش در بکارگیری شکنجه وآزار برای ازبین بردن چپگرایان شهرت داشت.
هوگودر طول هفت سال دیکتاتوری اش ، از سیزده فقره کودتا جان سالم بدر بردو در همین دوره ، 200 نفر از مخالفین سیاسی اش را بقتل رساند و 15000 نفر را زندانی نمود.



*1973*

بعد از سه سال توطئه چینی ،عملیات زیر زمینی وتحریم های اقتصادی شیلی توسط آمریکا، سالوادرآلنده رئیس جمهورمردمی و برگزیدهُ این کشور در جریان یک کودتا کشته و آگوستینوپینوشه بقدرت رسید . پینوشه دیکتاتوری را در شیلی برقرار کرد ودر تمام دوران حکومت خود که با شکنجه، قتل،وسربه نیست شدن هزاران شیلییائی همراه بود از حمایت همه جانبهُ آمریکا برخورد بود .