Thursday, February 09, 2006

کدام صلح؟ کدام ملت؟

..اصلاً غم‌انگيز نيست روزنامه‌نگار ايرانی کبرا صغرا کند که بله، انرژی صلح‌آميز هسته‌ای حق ملت ماست؟ يعنی همه‌ی حق‌هامان را گرفته‌ايم؟ حق انتشار، حق زندگی، حق فکر کردن، حق دگر انديشيدن، حق نوشتن، حق... مگر حق‌ همه‌مان را کف دست‌مان نگذاشته‌اند؟
حیف است اگر این نوشتهُ زیباوجانانهُ ( کدام صلح؟ کدام ملت؟) آقای عباس معروفی را نخوانید!

5 comments:

Anonymous said...

درود بر علی آقای رادبوی گرامی . من هم طبق فرمایشات و تبلیغات جناب عالی رفتم به خانه ی آقای عباس معرفی عزیز تا پست کدام صلح؟ کدام ملت؟ را بخوانم و نظر دهم ...اما جالب شد . نگاه کن ببین در میان آن همه کامنت گذار (72نفر) تنها به من چه جواب به اصطلاح دندان شکنی داده !! . این میرساند که ؟! .... زبل بازی در اورده و ما را در چشم دوستان مجازی خود خوار و ذلیل کرده است . تنها از آفرینی که گفته ام بهره برده و مرا در قافله به به گویان و صد افرین دهندگان گذاشته . در نظر دارم اگر بشود همین موضوع را پستی از وبلاگم کنم .... و مابقی واقعیات آنجا به روشنی و اشکارا خواهم نوشت .

Anonymous said...

سلام.
کدام ملت کدام صلح را خواندم. نه تنها این نوشته که تمام نوشته هایشان زیبا و دلنشین که از دل برخواسته بود.
راستی من یه معذرت خواهی درست و حسابی به شما بدهکارم که در پست قبلی تان نوشته بودم از قرار معلوم جنابعالی دستی در ادبیات دارید. نمیدانم شاید اگر بگویم بگذارید پای خنگی ام سنگین تر باشد. به هر حال باز هم شرمنده. لوگوی کتابتان را تازه دیدم. برایتان بهترین ها را آرزومندم.
شاد باشید.

Anonymous said...

salam // be dalile sadeye nadashtan fonte farsi//albate to bloge shoma faghat in toriye //dalilesham nemidoonam //mamnoon az tabriketoon//man linki ke dade boodin khondam//nazaram ba male shoma fargh dare //bishtar too in maye ast :poste zaroorate selahe hastei :::::http://mahdikamangir83.persianblog.com //rasti oonja che khabare ?harf bazam az vahshi gariye mosalmoonast???

Anonymous said...

دوست گرامی سلام. مطلبت رو قبلا خوندم.و در مورد سوال شما. گرامی اگر با دائو آشنایی داشتی هرگز لااقل سوال اول رو نمیپرسیدی. دائو یعنی "راه" . و سوالات بعدی شما البته متین هست اما در بعضی موارد من برای بزرگوارانی مثل شما جواب ندارم.عرض میکنم حق باشماست. از این که بعد مدتها انگشت رنجه کردی و پیام گذاشتی ممنون. دلم برای انتقادات داشت تنگ میشد. خوش باشی

Anonymous said...

سلام بر جناب رادبوی عزیز.ببخشید اگه دیر به دیر کامنت می گذارم. باور کنید باز شدن این صفحه کامنت ها هم شده دردسر! با این همه می آم و مطالب زیباتون رو می خونم. راستی از اون داستان های اتوبوسی چه خبر؟ نمی خواهین ادامه بدین؟پیروز باشید و برقرار