Thursday, December 14, 2006

اتوبوس نوشت 8

چند وقت پیش، در جائی از مسیرروزانه ام، پسر بیست وچهار، پنج ساله ای سوار اتوبوس ام می شود، که تنها یک شلوارک به پا دارد. پیراهن اش را درآورده وبه کمراش بسته است.نمیدانم چرا یک مرتبه رگ غیرت شرقی ام غلیان می کند وبه فکر اعتراض می افتم.ولی نمی دانم که اصولا حق یک چنین اعتراضی را دارم یا نه.قبل از اینکه چیزی بگویم با " دیس پچر" تماس می گیرم وموضوع را با وی در میان می گذارم. خانم" دیس پچر" می گویند، بیاد ندارند که درآئین نامهُ این سازمان، این عمل منع قانونی شده باشد. گوشی رامی گذارم وبه راهم ادامه میدهم.هنوز در چندوچون موضوع وجواب "دیس پچر" هستم که به سوال جالب تری برمی خورم. راستی زنان هم ازیک چنین حقوقی برخوردارهستند؟ یعنی یک دختر هم مجاز است تنها با یک شورت وارد اتوبوس مترو* شود؟دوباره با دیس پچ تماس می گیرم وسوال ام را مطرح می کنم می پرسد: مسافری که صحبت اش را کردی، زن است؟. می گویم، نه، فقط جهت اطلاع خودم می پرسم. اول می خندد وبعد می گوید: در آئین نامه، ماده ای که این مورد مشخص را غیر قانونی اعلام کند سراغ ندارم. البته مطمعن نیستم ، بعد آخرسر می گوید : نمیدانم.گوشی را می گذارم وبه کارم ادامه می دهم.
در پایان روزکه عازم خانه هستم،پشت گیشه،چشمم به خانم " تمی" که سوپروایزرکشیک است می افتد.می روم سراغ اش.
- تمی، اگر خانمی بدون پیراهن وارد اتوبوس مان شود، چه باید بکنیم.
تمی درحالیکه باصدای بلند می خنددمی گوید
- اکیدا" توصیه می کنم که دست ازپاخطا نکنید!
موضوع را تعریف می کنم.باز میزند زیرخنده، میگوید
- اوکی، بنظرمن اولین اتفاقی که می افتد، چشمان شما مرد ها بیش از اندازه گرد می شود وبعد شروع میکنید به تماشا...
به بقیهُ حرف هایش گوش نمی دهم. راه که می افتم، می شنوم
- شوخی کردم ، در این مورد چیزی نمیدانم، ازپلیس های مترو* بپرس!
چند روز بعد همین سوال را ازیک پلیس" مترو"می پرسم. اول می خندد. بعد میگوید: نمیدانم. ولی قول میدهد که حتمن جوابش را برایم پیدا کند.
با خودم میگویم، این مردم آمریکا چقدر در رابطه با حقوق وحد وحدود آزادی های زنان مملکت خود بی اطلاع هستند! من مطمعنم که اگرهمین سوال را درایران از هر بقالی می پرسیدم، میتوانست نوع مجازات، تعداد ضربات شلاق، مدت زندان، شیوهُ سنگسارو یا اعدام طرف مربوطه را دقیقا" بیان کند.

***


* مترو نام شرکت اتوبوس رانی دولتی شهر سیاتل است.
* مترو مامورین پلیس مخصوص خودش را دارد .

7 comments:

Anonymous said...

وقتی در یک جکومت دیکتاتوری زندگی کنی مجبوری مجازاتها رو یاد بگیری چون برای خودت مفید ولی توی آمریکا فوقش چکار میکنن با اون خانم ؟ آخر آخر برخورد یک تذکر کوچک ، میبینی که نیازی نیست تما قوانین رو از بر کنی

Anonymous said...

سلام علي اقاي عزيز !چه عجب يادي از وبلاگتان كرديد؟! راستش من با نظر بي بي باران موافقم .تو مملكتي كه همه حقو حقوق ها براي مرده و تمام مجزات ها براي زن معلومه كه همه اين مجازات ها رو از بر ميشن كار سختي نيست كه فقط كافيه كه يه جمله رو بلد باشن :اگز زني اينكارو كرد بايد...
اما داستان كشورهاي متمدن يه چيز ديگه است .بهنظر من اونها به زن ومرد به ديد كاملن انساني دارند.

Anonymous said...
This comment has been removed by a blog administrator.
Anonymous said...

بله علی جان. اینجا هم به نوعی سکیسم یا همان تبعیض درباره زنان وجود دارد , البته قابل مقایسه با ایران یا اغلب کشورهای به اصطلاح در حال توسعه نیست. در این جا یک مرد می تواند لخت باشد و به اتوبوش وارد شود , یا با شورت به سونا رود اما زنان باید حتمأ سینه بند داشته باشند. یادت هست یکی دوسال پیش با ژانت جکسون برای نشان دادن تکه کوچکی از سینه اش در برنامه تلویزیونی میان فینال فوتبال ایالات متحده چه کردند و چه علم شنگه ای راه انداختند؟ خوب و سلامت باشید.

Anonymous said...

حرف خاصی برای گفتن ندارم فقط خواستم بدونید به بلاگتون سر میزنم. نوشته هاتون رو دوست دارم اما مدتی هست که دیگه مثل سابق نمینویسید. امید اینکه مشکلی نباشه

زلال پرست said...

سلام شما را به بازي كه از شب يلدا در وبلاگستان شروع شده دعوت كردم براي اطلاعات بيشتر به وبلاگم مراجه كنيد.

Anonymous said...

duste nazaninam jenabe Radboy salam!
shad shodam az didane commente shoma.ma ke hamishe miayim va mikhanim
va sorate internet agar begozarad peighami ham migozarim! tarafhaye
shoma sal, taze mishavad. arezu mikonam sale khoobi dashte bashid.