تابستان سال ۱۹۹۹ در بالکن آپارتمان کوچک من در شهر سیاتل
غزلی برای مردم
تا بوسهگاه سبز تو چشم زمانه است
هر بوسهای نگین هزاران ترانه است
زیبایی غرور تو نازم که تا ابد
تصویر نامرادی هر تازیانه است
عشقی همیشه باد که این سرسپردگی
با ما در این رها شدگی، جاودانه است
زنجیرهای شانه، گرانی نمی کند
این رشتهها به شانهی یاران نشانه است
ای سرخروی! قامت ایثاری سحر
شب را درفش خونی تو زیب شانه است
سبزینه، ساقههای رشید بهارگاه
تا خاک، جانپناه نجیب جوانه است
از زندهیاد منصور خاکسار
داغ از دست دادن منصورخاکسار، شاعر آزاده و مردمی میهنمان را به تمامی زحمتکشان، کارگران،اهل ادب، بویژه برادر نامدارش نسیم خاکسار وخانوادهاش تسلیت میگویم۰
منصور انسانی شریف، خوشقلب و دوست داشتنی بود۰
3 comments:
سلام آقاي رادبوي.حالتون چطوره؟ سال نو رو تبريك مي گم و اميدوارم سالي سرشار از خير و بركت و شادماني پيش رو داشته باشي.
واقعا چه جاي زيبايي زندگي مي كنيد. يه گوشه اي از بهشته. خوش به سعادتتون.
salam ali aghaye radboy.
sale no mobarak be nazaram ziydi jav shomaro gerefte!
be ma ye sari bezan.
bye
سلام . مرگ در هر حالتی تلخ است...اما من دوست تر دارم ...که چون از ره در اید مرگ...در شبی ارام چون شمعی شوم خاموش (الف . سایه) انگار دیروز بود....حالا دوماه دیگر مانده است تا دو باره آن روز تکرار شود ...در سفرهای هر ساله امان به قصد تفریح به منطقه ای جنگلی و کوهستانی بنام هارتس غنیمتی بود تا نسیم نیز در میان خود داشته باشیم ...او قول داد سال دیگر یعنی امسال هم به جمع ما بپیوندد... روحیه و صلابت و مهربانیش همواره زبانزد همگان بود ....او برادر نازنین خودش که در جای جای داستانهایش همیشه و همه جا از زمان طفولیت تا عنفوان جوانی و در مسیر زندگی و زندان همراه او بود ...میبنیم . آری حال ما و نسیم در غم از دست دادن شاعری بزرگ و سترگ دغداریم . برای نسیم عزیز صبر و استقامت و بردباری خواهانیم . بدرود
Post a Comment