Monday, June 08, 2009

انتخابات، یا انتصابات زور‌چپان؟

میگویند، روزی معلمی وارد کلاس شد و به شاگردانش گفت:
امروز قرار است حسینی را به سمت مبصری انتخاب کنیم. ولی چون می خواهیم این انتخابات عادلانه و بطور دموکراتیک وآزاد انجام پذیرد، پس شما آزادی کامل دارید که رای خود را بر روی هر نوع کاغذی که دوست دارید، با مداد یا خودکار ویا حتی خود‌نویس، از آن هم بالا‌تر با هر رنگی که می‌پسندید، آبی، سیاه،قرمز... نوشته و در صندوق بیندازید.
حالا حکایت انتخابات در جمهوری اسلامی است، که می خواهد با اجرای یک سری عملیات خیمه شب‌بازی، ژست دموکراتیک بگیرد، که بعله ما هم مثل هر کشور معتقد به دموکراسی، دارای انتخابات هستیم و به رای مردم احترام قایلیم،!
این رژیم با اعتماد به‌نفس کامل با شرط ( رجل سیاسی ) خود، یک قلم بر روی هویت بیش از نیمی از جمعیت بالغ این سرزمین (زنان)، خط بطلان کشده و آنان را بی هیچ گفتگویی اساسا؛ فاقد صلاحیت، جهت احراز مقام ریاست جمهوری میداند،
،این رژیم به سهولت، چند میلیون مسلمان غیر شیعه را از داشتن حق انتخاب شدن به این مقام محروم کرده است.
این رژیم تمامی اقلیت های مذهبی رادررابطه با احراز مقام ریاست جمهوری از گردونه بیرون گذاشته است.
این رژیم کلیه‌ی دگر‌اندیشان غیر مذهبی را نیز از کاندید شدن به این مقام محروم کرده است.
حالا تمامی اینها به‌کنار.
این رژیم کلیه‌ی افرادی را که از این‌ همه صافی گذشته‌اند، مجداد؛ داخل فیلتر دیگری بنام (شورای نگهبان) می‌کند،تا از میان چند صد نفر(در واقع یک نفر را، ولی برای اینکه بوی گند‌اش زیادی بلند نشود) سه الی چهار نفر را که از نظر ماهیت تفاوت چندانی با هم ندارند، بر گزیند وآنگاه با سرنا و دهل جار بزند:که آهای مردم دنیا خوب تماشا کنید، ما هم انتخابات داریم۰
قصد جمهوری اسلامی از برپایی چنین خیمه‌شب‌بازی‌هایی روشن است. میماند قصد روشنفکران قلم بدستی که در پیشاپیش این کارنوال سینه میزنند و مردم را به شرکت در انتخابات ترغیب میکنند.
آیا اینان اگربطور مشخص ریگی به کفش نداشته باشند، خواسته وناخواسته خاک در چشم مردم نمی‌پاشند؟


9 comments:

ali said...

salam ali agha.fek konam yekam dari eshtebah mikoni. kash alan IRAN budi va mididi ke che shuro hali injaro gerefte. ba jorat behet migam yek DOVVOME KHORDADE digar dar rah ast. MA BE KHORDADE POR HADESE ADAT DARIM.

رهگــذر said...

با سلام و ادب و ارادت
انانی که با لبخند می گویند سیاست تمام اش بازی است تنها نیمی از حقیقت را به زبان اورده اند.اری سیاست مانند همه دیگر اعمال بشری در عرصه نمادین بواقع یک بازی است اما نکته اینجاست که باید این بازی را جدی گرفت و دست کم بازیگران و بازیگردانان را واداشت تا مسئولیت خویش راتماما بعهده گیرند.حتی خود گویندگان جایی بیرون از قلمرو بازی نایستاده اند و خود جزئی از بازی اند. بدون شک انقلاب باید در سوژه رخ دهد وسپس در ابژه.اما انقلابهای خشونتگرا این مسیر را عکس طی می کنند .مبنا درون ادمهاست.ضمانتی در تغییر شرایط وجود ندارد مگر اینکه تغییر اساسی درون افراد اتفاق بیافتد
نمی دانم اگر پدران ما بعد از انقلاب مشروطه ذوق زده نشده بودند و خواسته ها و مطالبات خود را با یک شیب ملایم و منطقی دنبال میکردند اکنون وضعیت ما چگونه بود؟مثال جامعه ما مثال "کریم شیره ای" ست که پول می خواست -زیاد می خواست خیلی زود هم می خواست
بدون تن سپردن به منطق اصلاح و اصراربر مطالبات و خواسته های مشروع از شیوه های مسالمت امیز و مدنی(حتی در سیستم کنونی ایران) و تمرین ان و واداشتن نظام به رعایت قاعده بازی و ازطرفی غرق شدن در تفکرات ایده الیسم مابانه و و اصرارهای متجددانه بر شیوه های انتزاعی و منسوخ و غیر قابل کاربرد در جامعه کنونی ایران دردی از ما دوا نخواهد کرد.باور بفرمایید ریگی به کفش اکثریت نیست

Radbooei said...

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

Radbooei said...

آیا چیزی که اکنون در ایران جریان دارد ،به قول آقای رهگذر: " مانند سایر اعمال بشری یک بازی است " ، آیا واقعا" یک بازی انتخاباتیِ واقعی است؟
راستی چرا خودمان را گول میزنیم و نمی خواهیم بیاموزیم که در فردای انتخابات ، خر ولایت فقیه که از پل آراء مردم گذشت ، همۀ وعده های انتخاباتی به فراموشی سپرده خواهد شد و اگر مردم دستاوردی هم داشته باشند، همچون گذشته باز پس گرفته خواهد شد.
آیا بجای سایر اعمال بشری مانند خوردن ، خوابیدن ،لذت بردن ...( که به قولی همگی بازی هستند )یک چنین مضحکه ای به خوردمان می دادند ،باز هم صدایمان در نمی آمد و آن را بجای اصل می پذیرفتیم ؟؟؟

سنگ صبور said...

سلام و عرض ادب.
راستش را بخواهید خیلی علاقه ای به سیاسیت و اندیشیدن به بلاهایی که بر سرمان می آید ندارم. صرفا جهت احوالپرسی و عرض ادب بعد از یک مدت طولانی مزاحم شدم.
امیدوارم خوش و خوب وسلامت باشید.

علی رادبوی said...

سلام آقای رهگذر. خوشحالم که یادی از ما کردید.دلم برای تان تنگ شده بود. خوب هستید؟خوشبختانه در این مورد انگار من با شما هیچ اختلاف نظری ندارم. من هم طرفدار انقلابات قهرآمیز و خشونتگرا نیستم، و باور ندارم که یک چنین انقلاباتی قادر باشند دموگراسی بر قرار کنند. من سعی ‌ام بر این بود که دغلکاری دولت را در بازی انتخابات نشان دهم، که چطور قواعد بازی را رعایت نمی‌کند
من بر این باورم که حداقل بعد از سی سال دیگر نباید در این گونه انتخابات مضحک شرکت کرد.و خود را به بازیچه‌ی رژیم تبدیل نمود. در این مقطع باید با نافرمانی مدنی از جانب نیروهای داخلی و کار افشاگرانه‌ی وتبلیغاتی نیروهای خارج وجلب حمایت مجامع بین‌المللی جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار داد تا به یک رفراندم آزاد و دموکراتیک، تحت نظارت مجامع بین‌المللی تن دهد، که این خود مناسبترین بستر برای رشد و بالندگی نیرو‌های بالنده ی جامعه می باشد.

Anonymous said...

امیدوارم خوب باشید.شرایط فعلی موجب شده است مردم به هم نزدیکتر شوند.جوانان احساس وجود میکنند.نسل جوان علی رغم تمامی محدویتها و سرکوب ها بپا خواسته است تا سرنوشت خود را از دست مستبدان دینی خارج کنند .در این برهه وظیفه هر ایرانی حمایت از این جوانان از خود گذشته است .کودتا شده است و حکوت نظامی است هر صدای اعتراضی سرکوب میشود. ولی عزم مردم راسختر شده است سی سال دردهای فرو خورده و زخمهای ناگشوده فرصت بروز یافته اند و مردم به تمامی ان پایمردیها پاسخ شایسته میدهند .جنبش مدنی ایران با همت جوانان غیور ایران فصل تازه ای را گشوده است.و روحی تازه به پیکره این مرده تازیانه خورده (ایران) دمیده است .سرکوب ها ودستگیریها بیشتر شده است. ولی افقهای تازه ای برروی مردم گشوده شده است .
با ارزوی پیروزی برای جوانان این نسل مظلوم.

Anonymous said...

piroozi ba in nasl ast ke ba nasl pedaran o madaran khod tafavothaee asasi darad.
1 vaghean khastar democracist
2 zendegi ra doost darad
3 eslam siasi ra be shookhi be mosaf mitalabad.
4 meli fekr mikonad manafe mardom iran ra mikhahad

mojtabahojatoleslami@hotmail.com said...

سلام
بیشتر از سی‌ سال پیش خونهای ملت ما درخت استقلال ، ازادی ، جمهوری اسلامی را میوه دا ر کرد ولی‌ متاسفانه رهبران ما غصهٔ پول چینی‌ ها و معاملات با اینها را میخورند و یا اینکه غصهٔ. این فلسطینیها و یا بدتر از همه حزب الهی ها را میخورند . هرکس ریش داره با یک اسلحه ادعای اسلامی بودن میکنه . من هزار با ر برای جمهوری اسلامی حقیقی‌ جان میدهم ولی‌ حاضر نیستم یک قطره خون برای این اسلام خراب کنها بدهم . امیدوارم این رهبران ما در روز سال گرد انقلاب فریاد االله و اکبر های مردم را دلیل بر اغتشاشگری تعبیر نکنند همین الله و اکبر های مردم بود که رهبران ما را بر کار گزا شت . بنده سی‌ سال پیش در مدرسهٔ طلاب قم درس خواندم و دو سال و نیم زندان شاه بودم . الله و اکبر