Thursday, May 26, 2005

**You got me there **

<
توی تاکسی نشسته ام، از آن روز های کساد و خسته کننده است . یک ساعت، به یک ساعت، صف تکانی می خورد.میخ مبلغ مذهبی جوانی شده ام که در گوشهُ خیابان ایستاده است . روی زمین، کنار پای اش کیفی است ، و دردست اش جزواتی است که بطور رایگان در اختیاررهگذران قرارمی دهد. جوان، کشیده و قد بلند است و کت وشلوار سرمه ای شیکی بر تن دارد و حدود پانزده ،شانزده ساله بنظر می رسد ، هر بار،با لبخندی بر لب، نگاه عابر می کند وزیر لب چیزی می گوید و جزوه را نشانش می دهد ومن می شمارم. از یکصد نفر اول، تنها سه نفر جزوه را از دست جوان گرفته اند. از یکصد نفر دوم هیچ یک حاضر به گرفتن جزوه از دست جوان نشده اند . تنها لبخندی رد وبدل و گاه کلماتی زیر لب گفته شده است . از یک صد نفر سوم تنها یک نفرجزوه را از دست جوان گرفته است . حوصله ام سر می رود، می آیم بیرون وقبل از اینکه جزوه را تعارفم کند ازش می گیرم و چند قدم آنسو تر کنارش می ایستم . هر دو از کسادی کار وکاسبی شکوه می کنیم و هر دو می خندیم .جزوه را ورق می زنم .چاپ اش عالی است در کاغذی نفیس وپر است از مطالب وعکسها ونقاشی های تمام رنگی .در اکثر عکس ها عیسی مسیح را می بینی که بمناسبت های مختلف در کار شفاعت وراهنمائی مردم است .مطلبی نظرم را جلب می کند. می خوانمش
یک دین حقیقی
فقط منطقی است که یک دین حقیقی وجود داشته باشد. این موضوع با واقعیتی هماهنگ است که خدای حقیقی "خدای هرج ومرج نیست، بلکه خدای نظم وآرامش(یا صلح) است." (1قرنتیان14:33م.ع.ج.)
کتاب مقدس می گوید که واقعا" که فقط " یک ایمان" هست.(افسسیان4:5) پس،
چه کسانی هستند که امروزبدن پرستندگان حقیقی را تشکیل می دهند.
ما مردد نیستیم که بگوئیم که آنها شاهدان یهوه هستند.برای اینکه شما از این بابت متقاعد شوید،ما از شما دعوت می کنیم تا باآنها بیشتر اشنا شوید.بهترین طریق انجام این کار،این است که در جلسات آنهادر تالار ملکوت شاهدان یهوه حضور بهم رسانید.از آنجا ئی که کتاب مقدس نشان می دهد که بجا آوردن دین حقیقی اکنون خرسندی بزرگی به همراه داردوراه را برای برخوردار شدن از حیات ابدی در بهشت روی زمین باز می کند.مطمئنا"برای شما این ارزش را داردکه این چنین بررسی را انجام دهید.(تثنیه 19:30، 20) برای انجام این کار،از شما صمیمانه دعوت می شود. چرا اکنون بررسی نکنید؟
نگاه جوان می کنم ، با لبخندی بر لب می پرسد: چی فکر می کنید؟
می گویم در مورد چی؟
می گوید : ایکس کیوز می ، وسرک می کشد به صفحه ای که باز کرده ام .
می گوید : اوه..." شناسائی کردن دین حقیقی " موضوع جالبی است . چی فکر می کنید در این مورد؟
می گویم آره موضوع جالبی است وحدس می زنم که شما خودتان حتمن این کاررا کرده اید که دارید از دیگران هم دعوت بعمل می آورید، نه ؟
می پرسد : چه کاری ؟
می گویم : منظورم شناسائی دین است .
می گوید : " آف کورس" ببینید ، ما " شاهدان یهوه" بر خلاف دیگر شعبات دین مسیحیت ...
حرف اش را قطع می کنم و می گویم : منظورم ادیان است ، نه شعبات مختلف مسیحیت !
می گوید : خوب ..برای اینکه ما مسیحی هستیم !
می گویم : خیلی خوب ، می توانم بپرسم که چرا شما مسیحی هستید؟ و چرا مثلا یک جهود، یا یک بودائی ویا یک مسلمان نیستید؟
تو فکر می رود و بعد ازچند لحظه، با لحن آغشته به تردید می گوید : فکر می کنم به این دلیل که چون من در یک خانوادهُ مسیحی بدنیا آمده ام بالطبع مسیحی شده ام، ولی بعدا" مسیحیت را مطالعه وپذیرفته ام !
می گویم : آیا ادیان دیگر را هم مطالعه کرده اید که مقایسه بعمل آورده باشید و بهترین را انتخاب کرده باشید ؟ شما از کجا می دانیدکه مثلا اسلام از مسیحیت کاملتر نیست؟
بیشتر تو فکر می رود و با کمال سادگی و صداقت می گوید “I think, you got me their ”
صف تاکسی حرکت می کند. خدا حافظی می کنم می پرم توی تاکسی .همانجا هاج وواج سر جایش ایستاده است
منتظرم که چراغ سبزشود، قبل از اینکه حرکت کنم ، از دور دادمی زند
- شما کدام را بر گزیده اید؟
شیشه را تا آخر پائین می دهم وبا صدای بلند می گویم : هیچکدام

Wednesday, May 04, 2005

** دگرگونه **

نمیدانم امروز از کدام دنده بیدار شده ام ،که همه جا و همه چیز را دگرگونه می بینم . گل وگیاه،در ودیوار،زمین وآسمان . نگاه کن، حتی این کنجشک های مزاحم هم بنظرم زیبا و دوست داشتنی شده اند. نسترن ها در باغچه می خندند، و دستان نوازشگر نسیم ، یالهای بلند بید مجنون را به هزارکرشمه واداشته است.چقدر احساس سعادت و خوشبختی می کنم . چه آرام و با قرارم امروز.باورم نمی شود. با زیباترین تن صدایم، زنم را صدا می کنم . می آید ، خدای من. نگاهش کن .از همیشه زیباتر ودلرباتر می نماید.با لبخند فریبائی برلب.نزدیکتر می اید.و دستش را دراز می کند ومی گوید :عزیزم ، عینک ات !

Monday, May 02, 2005


******************** Posted by Hello

اول ماه مه روز جهانی کارگران ، خجسته باد!

وبدین گونه جهان با عرق جبین و رنج فراوان کارگران و زحمتکشان ،نسل بنسل در هم بافته شد.بی آنکه نصیبی از دسترنج خود برده باشند.
اول ماه مه ، روز جهانی کارگر رابتمامی کارگران و زحمتکشان جهان تبریک میگویم .بامید آنکه روزی بتوانند یوغ بردگی سرمایه را در هم شکنند!