Monday, December 25, 2006

بازی یلدا

با سلام وتشکر از مریم گرامی که پای مرا هم به بازی کشید.
وقتی دوستان آمریکائی ام از من می پرسند
Do you watch games (منظورشان فوتبال آمریکائی یا بیس بال است)
می گویم
I am an adult!
از این حرف خیلی ناراحت می شوند. مخصوصا آنهائی که فالانژ فوتبال اند.
ولی خوب این بازی خوبی است. اما حقیقت اینکه بعد از سه سال نوشتن دراین جعبهُ جهان گشا آدم دیگر چیزی ندارد که به نحوی از انحا در یکی از داستان ها یا نوشته هایش نگفته باشد.
**
من بعد ازدبیرستان مصمم بودم که مهندس راه وساختمان بشوم .خیلی هم علاقه داشتم. ولی با
این قطعه شعر، که توسط دوستی برایم خوانده شد .درس ومشق را برای همیشه کنار گذاشتم.

تا کی گلیم خویش را کشی از آب
بگذار و بگذر
سجاده را بیار تا بیرقی کنیم وبرافرازیم
محراب را بکوب و درآتش کش
تا به سنگری بپردازیم
از ضریح های زراندود کار زره برنیاید
بیا تا تیر وکمان و نیزه بسازیم
و...... آری ا ینطور شد که رفتیم
حالا بعد از این همه سال واین همه سر به سنگ خوردن ها، متوجه شده ام که باید همه را بکوبیم وبجایش دفتر وقلم ومدرسه بسازیم.
در ضمن این را هم متوجه شده ام که من بنائی ونجاری را با مهندسی عوضی گرفته بودم چیزی که من علاقه دارم همین بنائی ونجاری وباغبانی است که در اوقات فراغتم در خانه انجام میدهم.
دیگر اینکه در خانه دو ستار، یک تار، یک تنبک،یک سنتورویک دف دارم که هیچکدام شان را نمیتوانم خوب بزنم.یعنی سعی میکنم وقتی میزنم کسی دور وبرم نباشد. همین

این هم پنج نفر از دوستان انتخابی ام
عبدالقادر بلوچ
آشپزباشی
شری
مهدی مرعشی
آقای رهگذر

Thursday, December 14, 2006

اتوبوس نوشت 8

چند وقت پیش، در جائی از مسیرروزانه ام، پسر بیست وچهار، پنج ساله ای سوار اتوبوس ام می شود، که تنها یک شلوارک به پا دارد. پیراهن اش را درآورده وبه کمراش بسته است.نمیدانم چرا یک مرتبه رگ غیرت شرقی ام غلیان می کند وبه فکر اعتراض می افتم.ولی نمی دانم که اصولا حق یک چنین اعتراضی را دارم یا نه.قبل از اینکه چیزی بگویم با " دیس پچر" تماس می گیرم وموضوع را با وی در میان می گذارم. خانم" دیس پچر" می گویند، بیاد ندارند که درآئین نامهُ این سازمان، این عمل منع قانونی شده باشد. گوشی رامی گذارم وبه راهم ادامه میدهم.هنوز در چندوچون موضوع وجواب "دیس پچر" هستم که به سوال جالب تری برمی خورم. راستی زنان هم ازیک چنین حقوقی برخوردارهستند؟ یعنی یک دختر هم مجاز است تنها با یک شورت وارد اتوبوس مترو* شود؟دوباره با دیس پچ تماس می گیرم وسوال ام را مطرح می کنم می پرسد: مسافری که صحبت اش را کردی، زن است؟. می گویم، نه، فقط جهت اطلاع خودم می پرسم. اول می خندد وبعد می گوید: در آئین نامه، ماده ای که این مورد مشخص را غیر قانونی اعلام کند سراغ ندارم. البته مطمعن نیستم ، بعد آخرسر می گوید : نمیدانم.گوشی را می گذارم وبه کارم ادامه می دهم.
در پایان روزکه عازم خانه هستم،پشت گیشه،چشمم به خانم " تمی" که سوپروایزرکشیک است می افتد.می روم سراغ اش.
- تمی، اگر خانمی بدون پیراهن وارد اتوبوس مان شود، چه باید بکنیم.
تمی درحالیکه باصدای بلند می خنددمی گوید
- اکیدا" توصیه می کنم که دست ازپاخطا نکنید!
موضوع را تعریف می کنم.باز میزند زیرخنده، میگوید
- اوکی، بنظرمن اولین اتفاقی که می افتد، چشمان شما مرد ها بیش از اندازه گرد می شود وبعد شروع میکنید به تماشا...
به بقیهُ حرف هایش گوش نمی دهم. راه که می افتم، می شنوم
- شوخی کردم ، در این مورد چیزی نمیدانم، ازپلیس های مترو* بپرس!
چند روز بعد همین سوال را ازیک پلیس" مترو"می پرسم. اول می خندد. بعد میگوید: نمیدانم. ولی قول میدهد که حتمن جوابش را برایم پیدا کند.
با خودم میگویم، این مردم آمریکا چقدر در رابطه با حقوق وحد وحدود آزادی های زنان مملکت خود بی اطلاع هستند! من مطمعنم که اگرهمین سوال را درایران از هر بقالی می پرسیدم، میتوانست نوع مجازات، تعداد ضربات شلاق، مدت زندان، شیوهُ سنگسارو یا اعدام طرف مربوطه را دقیقا" بیان کند.

***


* مترو نام شرکت اتوبوس رانی دولتی شهر سیاتل است.
* مترو مامورین پلیس مخصوص خودش را دارد .